مقاله اصلي: نام هاي فوتبال اتحاديه
بسياري از زبانها از تقريب آوايي كلمه انگليسي "football" براي فوتبال تداعي استفاده مي كنند. مثالها عبارتند از:
آلبانيايي: futboll
بنگالي: ফুটবল (Futbol)
فيليپيني: futbol
مجارستاني: فوتبال
ليتوانيايي: futbolas
فارسي: فوتبال fuwtbal
روسي: футбол (futbol)
اسپانيايي: fútbol يا futbol [43]
تايلندي: ฟุตบอล (fút-bon)
تركي: futbol
اين اشتراك در زبانهاي كمكي اسپرانتو و سرخپوستي ، كه به ترتيب از فوتبالو و فوتبال استفاده مي كنند ، منعكس شده است.
اين واژه هاي قرضي شباهت چنداني به كلمات بومي "پا" و "توپ" ندارند. در مقابل ، در بعضي از زبانها كلمات "فوتبال" وجود دارد: گويندگان آنها از اصطلاحات معادل استفاده مي كنند كه كلمات آنها را براي "پا" و "توپ" تركيب مي كند. به عنوان مثال ، يوناني ποδόσφαιρο (podósfero) و چيني 足球 (zú qíu) است.
در زبان آلماني ، "فوتبال" يك كلمه قرضي براي فوتبال آمريكاست ، در حالي كه كلمه آلماني Fußball ، يك كلمه "فوتبال" (Fuß = "پا" ، Ball = "توپ") ، به معناي فوتبال انجمن است. همين امر براي voetbal هلندي (voet = "پا" ، bal = "توپ") ، سوئدي fotboll (فوت = "پا" ، boll = "توپ") و غيره - كلمات "پا" و "توپ" در تمام زبان هاي آلماني بسيار شبيه هستند. فقط دو زبان ژرمني از "فوتبال" يا كالك آن به عنوان كلمه اصلي خود براي فوتبال اتحاديه استفاده نمي كنند:
آفريقايي - سوكر اين مورد استفاده رايج از "فوتبال" در انگليسي آفريقاي جنوبي است.
ايسلندي - knattspyrna (knatt- = توپ- و spyrna = لگد زدن) يكي از دو اصطلاح رايج است. اين نشان دهنده تمايل به ايجاد كلمات بومي براي مفاهيم خارجي است. با اين حال ، calque fótbolti حداقل به همان اندازه رايج است.
زبانهاي سلتيك نيز به طور كلي به فوتبال تداعي شده با كلوچه هاي "فوتبال" اشاره مي كنند - به عنوان مثال ، ولز ولز است. با اين حال ، ايرلندي ، كه آفريقايي را دوست دارد ، بومي كشوري است كه "فوتبال" رايج ترين اصطلاح انگليسي براي اين ورزش است ، از ساكار استفاده مي كند.
سه شنبه ۲۲ تیر ۰۰ | ۲۲:۰۸ ۱۳ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است